سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برف شبانه
برف شبانه
بی صدا شب تا سحر
یاران خود را خواند و گرد آورد
جا به جا
در راه  ها
بر شاخه ها
بر بام گسترد
صبحگاهان
شهر سرتا پا سیاه از تیرگی های گنهکاران
ناگهان چون نوعروسی در پرندین پوشش پک سپید تازه
سر بر کرد
شهر اینک دست نیروهای نورانی است
در پس این چهره تابنده
اما
باطنی تاریک دودآلود ظلمانی است
گر بخواهد خویشتن را زین پلیدی هم بپیراید
همتی بی حرف همچون برف می باید.

+نوشته شده در جمعه 89/10/24ساعت 9:43 عصرتوسط مولود | نظرات ()
طبقه بندی: ()