مراقبه \بند پنجم\
هر چیزی که هست ،
اسمی خاص از اسم های بی شمار
خداوند است.
همه ی اسم های خداوند
مسمایی واحد دارند.
آن مسمای واحد ، خداست.
آن مسمای واحد ، تویی.
پرنده ای که صبح لب بام خانه ی تو
می نشیند ، یکی از اسم های خداوند
است، اسمی از اسم های تو.
تو ، با دیدن آن پرنده ، اسمی از
اسم های خداوند را صدا می زنی ؛
خود را صدا می زنی.
چشم تو مدام به چیزها می افتد ،
بنا بر این ،
تو مدام خدا را می خوانی ،
بی آنکه خود بدانی .
او مدام در برابر چشمان تو ظاهر
می شود ، بی آنکه تو متوجه اش شوی!
تو در آیینه به خود می نگری ،
اما خود را نمی بینی!
خواب از بند خاک رها می شود ،
در رگهای درخت جاری می شود
و در برگهای سبز بی شار می رقصد.
Design By Ashoora.ir & Bi simchiمرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ