سایه سر

یارا حقوق صحبت یاران نگاه دار 
باهمرهان وفا کن و پیمان نگاه دار
در راه عشق گر برود جان ما چه با ک
ای دل تو آن عزیز تر از جان نگاه دار
محتاج یک کرشمه ام ای مایه ی امید
این عشق را ز آفتت حرمان نگاه دار
ما با امید صبح وصال تو زنده ایم
ما را ز هول این شب هجران نگاه دار
مپسند یوسف من اسیر برادران
پروای پیر کلبه ی احزان نگاه دار
بازم خیال زلف تو ره زد خدای را
چشم مرا ز خواب پریشان نگاه دار
ای دل اگر چه بی سر و سامان تر از تو نیست
چون سایه سر رها کن و سامان نگاه دار


+نوشته شده در دوشنبه 89/10/6ساعت 11:37 عصرتوسط مولود | نظرات ()
طبقه بندی: ()