سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما ز اسب و اصل افتاده ایم

شب که می رسد از کناره ها
گریه می کنم با  ستاره
وای اگر شبی ز آستین جان
بر نیاورم دست چارها؟
همچو خاموشان ! بسته ام زبان
حرف من بخوان از اشاره ها
ما ز اسب و اصل افتاده ایم
ما پیاده ایم ای سواره ها
ای لهیب غم آتشم مزن
خرمنم مسوز از شراره ها
ما ز اسب و اصل افتاده ایم
ما پیاده ایم ای سواره ها


+نوشته شده در یکشنبه 89/10/5ساعت 12:22 صبحتوسط مولود | نظرات ()
طبقه بندی: ()